
برزیل از ترامپ خودش عبور کرد تا رئیس «معجزه اقتصادی» بازگردد؛
تعداد بازدید : 2
چپهایی که خیلی چپ نیستند!
نویسنده : زینب کیانی / گروه بین الملل
تحولات سیاسی برزیل، پهناورترین کشور حوزه آمریکای لاتین و چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا که بیش از ۳۰ میلیون نفر از شهروندانش زیر خط فقر زندگی میکنند، همواره ازسوی رسانهها و اغلب کشورهای جهان از نزدیک دنبال میشود. بر اساس نتیجه نهایی اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری در کشور برزیل، «لولا داسیلوا» موفق به کسب ۵۰.۹ درصد آرا شد و «ژائیر بولسونارو»، رئیس جمهوری فعلی و چهره سرشناس جریان راست افراطی در برزیل ۴۹.۱ درصد آرا را از آن خود کرد.
این فشردهترین انتخابات و نزدیکترین فاصله بین دو نامزد نهایی ریاستجمهوری از زمان بازگشت برزیل به دموکراسی پس از حاکمیت یک سیستم دیکتاتوری نظامی طی سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۵ در این کشور محسوب میشود.
لولا داسیلوا در واقع پیروز نهایی «قطبیترین» انتخابات تاریخ مدرن این کشور بزرگ آمریکای جنوبی شد که به رغم رقابت بسیار نزدیک و فشرده میان دو کارزار انتخاباتی، بدون هرگونه خشونت به انجام رسید.
نامزد چپگرای انتخابات برزیل به همراه ژائیر بولسونارو، رئیس جمهوری فعلی برزیل که به طیف راست افراطی تعلق دارد هیچیک در دور نخست موفق به کسب ۵۰ درصد آرا نشده بودند.
لولا در سال ۲۰۰۳، با رأی مردم به جایگاه ریاست جمهوری دست یافت. وی نخستین رئیسجمهوری بود که پس از سه تلاش ناکام در انتخابات، از طبقه کارگر به قدرت رسید و به عنوان رئیس «معجزه اقتصادی»، اعتبار بینالمللی شگفتانگیزی برای کشورش به دست آورد. اقتصاد برزیل و دولت رفاه توسعه پیدا کرد و میلیونها نفر را از فقر نجات داد، به استناد آمار او با محبوبیت هشتاد درصدی از سمت خود کنار رفت!
پس از دو دوره ریاست جمهوری موفق، در سال ۲۰۱۷، به اتهام فساد مالی به ۱۲ سال زندان محکوم شد اما با گذشت ۱۹ ماه از دوره محکومیت، با حکم دستگاه قضایی تبرئه شد و آزادی او با استقبال انبوهی از رهبران و طرفدارانش همراه شد و بدین ترتیب، از نخستین روزهای پس از آزادی، زمزمههای بازگشت دوباره او به قدرت آغاز شد تا اینکه ساعات پایانی ۳۰ اکتبر ۲۰۲۲ (هشتم آبان ۱۴۰۱) تصاویر و تیترها از خبر «لولا داسیلوا در انتخابات برزیل پیروز شد» در رسانههای جهان منتشر شد.
تحلیلها حاکی است که وضعیت سیاسی در دوره بولسانارو در برزیل برای چپ ناپایدار شده است و گروههای اصلی (زمینداران، روحانیون، و نظامیان) مایل هستند که از هر وسیلهای برای حفظ قدرت خود استفاده کنند؛ چرا؟ چون ائتلاف همین گروهها بود که در سال «۲۰۱۶ / ۱۳۹۵» به یک «کودتای قانونی» علیه «دیلما روسوف» رئیس جمهوری پیشین دست زد و در سال «۲۰۱۸ / ۱۳۹۷» با استفاده از «جنگ حقوقی» علیه لولا داسیلوا از رقابت او با بولسونارو جلوگیری کرد.
عبارتهایی چون (کودتای قانونی و جنگ حقوقی) هم اکنون جزو واژههایی هستند که از سوی نیروهای چپ در برزیل بهکار برده میشوند و از آنها چنین استنباط میشود که راستگراها (یا سنتریو که نیروهایی هستند که به هر قیمت در حکومت سهیم میمانند) در صورت احساس خطر آشکار است که از منافعشان در نمیگذرند.
نکته حائز اهمیت اینکه داسیلوا اگر چه گوی سبقت را از بولسونارو رییس جمهور مستقر ربود اما اختلاف کمتر از دو درصدی او با رقیبش، یک نشانه آماری از جامعهای دو قطبی است. به این ترتیب، هر آنچه باعث میشود تا پیروزی داسیلوا را تاریخی تلقی کرد، به همان میزان از دشوار بودن مسیر پیشروی این سیاستمدار چپگرا خبر میدهد.
بولسونارو در چهار سال گذشته، نهادهای برزیل را به شدت تحت فشار قرار داد و این روزها همچنان نگرانی از پذیرش مسالمتآمیز شکست از سوی بولسونارو وجود دارد.
خروج برزیل از «جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب» (سلاک) که در حال حاضر ریاست آن بر عهده آرژانتین است، قطع روابط دیپلماتیک با ونزوئلا و انتقادهای تند از روسای جمهوری چپگرای شیلی و آرژانتین از جمله اقدامات و تصمیمات بولسونارو است که به احتمال زیاد داسیلوا در مورد آنها تجدید نظر خواهد کرد.
داسیلواعنوان کرده که «ما از اینکه منطقهای فقیر باشیم خسته شدهایم. برزیل باید همه را دور هم جمع کند. ما به آمریکای لاتین نیاز داریم تا یک بلوک قوی باشد».
به یاد داشته باشید که پیروزی شکننده لولا داسیلوا بر بولسونارو بیشتر به خاطر شعارهای او در زمینه فقرزدایی و همچنین نوستالژی مثبت مردم برزیل از دوره پیشین ریاستجمهوری وی است.
داسیلوا درحالی ریاست جمهوری خود را آغاز خواهد کرد که برزیل طی سالهای اخیر با بحرانهای عدیده اقتصادی و اجتماعی رو به رو بوده است. برزیل طی سالهای گذشته یکی از بالاترین میزان مرگ و میر را در همه گیری کووید -19 به دلیل موضع گیریهای بولسونارو و عدم باور وی به واکسیناسیون، داشته است.
همچنین میزان مرگ و میر با اسلحه گرم در این کشور طی دوران ریاست جمهوری بولسونارو افزایش یافته است. بولسونارو قوانینی را تصویب کرد که به واسطه آن، مقررات مالکیت اسلحه در برزیل آسانتر شد به طوری که مطابق آمار، از سال 2018، تعداد تفنگهایی که مالکیت خصوصی دارند دو برابر شده است.
بزرگترین اقتصاد آمریکای لاتین از یکم ژانویه ۲۰۲۳ به دست رهبری چپگرا خواهد افتاد و پازل حکمرانی چپگرایان در پنج قدرت اقتصادی برتر منطقه (برزیل، مکزیک، آرژانتین، شیلی و کلمبیا) کامل خواهد شد.
خاستگاه سیاسی جریان چپ در آمریکای لاتین بهویژه در کشورهایی مانند شیلی و کلمبیا متفاوت از خاستگاه چپ در کشورهایی مانند کوبا یا ونزوئلا است. اساساً ما میتوانیم جریان چپ را به دو دسته تقسیم کنیم؛ یک جریان چپ ارتودوکس و سنتی است که به دموکراسی، صندوق رأی و جریان آزاد سیاسی اعتقاد ندارد و با یک سیستم بسته کشورها را هدایت میکند که نمونه بارز آن کرهشمالی، چین، کوبا و نظایر آن است. در مقابل ما با یک چپ مدرن و حتی پستمدرن مواجه هستیم که نهتنها تضاد و اختلافی با دموکراسی ندارد، بلکه ماهیت اصلی خود را در یک فضای باز سیاسی و انتخابات آزاد تعریف کرده است و به همین دلیل هم نگرشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن بهطور کلی متفاوت از چپ سنتی است که نگاهی اقتدارگرایانه دارد.
برزیل دارنده بزرگترین میزان تولید ناخالص داخلی و پرجمعیتترین سرزمین آمریکای لاتین بوده و کشوری درحالتوسعه با پتانسیل عظیم اقتصادی است؛ برزیل در گروه قدرتهای نوظهور اقتصادی موسوم به بریکس به روابط و همکاری دوستانه خود با سایر قدرتها ادامه میدهد؛ این کشور پهناور یک نیروگاه بزرگ کشاورزی، دارای منابع عظیم معدنی و بازار داخلی قابلتوجهی است و از همه مهمتر از نفوذ منطقهای قابلتوجهی برخوردار است.
با روی کار آمدن لولا داسیلوا نوعی توازنبخشی در روابط آمریکا و برزیل شکل خواهد گرفت، اما این به آن معنا نیست که ما شاهد روابط سرد بین دو طرف خواهیم بود. اتفاقاً در دوره پیش از ریاستجمهوری لولا، او با رئیسجمهور وقت آمریکا یعنی جورج بوش پسر روابط و مناسبات رو به رشدی را طی کرد؛ یعنی روابط آمریکا و برزیل اگرچه در مقاطعی با شدت و ضعف همراه بوده، اما در یک سیر کلی این روابط در حال تقویت است و به نظر میرسد همین مسیر در دوره لولا هم طی شود. اینجاست که برخلاف تصور جمهوری اسلامی ایران، برزیل در دوره داسیلوا ضدآمریکایی نخواهد شد.
صرف نظر از منازعات متداول و مطول سیاسی در این کشور، خیز اقتصادی برزیل در چند دهه اخیر و مطرح شدن این کشور به عنوان وزنهای مهم در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقهای و جهانی، به خصوص پس از تشکیل گروه «بریکس» در سال 2009، مطالعه تحولات مرتبط با رشد و توسعه سریع اقتصادی در این کشور به عنوان بزرگترین اقتصاد منطقه آمریکای لاتین و یکی از با قابلیت ترین اقتصادهای جهانی را از اهمیتی بیش از پیش برخوردارساخته است.
تبدیل شدن برزیل از یک کشور بدهکار که بخش زیادی از جمعیت آن در زیر خط فقر زندگی میکردهاند، به هشتمین اقتصاد برتر جهان و یکی از قدرتهای سیاسیای که ادعای عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل و بهره مندی از حق وتو دارد، توجه تحلیلگران سیاسی را به نقش و کارکرد دولت در برزیل و تأثیر آن بر رشد و توسعه اقتصادی این کشور خصوصاً رفع فقر جلب نموده است.
همه این موارد در حالی است که باید منظر روزهای آینده بود و دید آیا حق با «ترامپ» پوپولیست برزیل بوده یا آقای رئیس «معجزه اقتصادی» که به جرم اقتصادی در حبس بود و حالا مجدد رئیس جمهور شد.